22 ماهگیت مبارک
روز به روز بزرگترمیشی و من و بابایی خوشحال از داشتنت
هر روز یه کار جدید یاد میگیری اونقدر توانایی ومهارت پیدا کردی که نمیدونم کدومشون رو بنویسم
حرف زدنت که محشره هر روز کلمات جدید یاد میگیری
جمله میسازی توپ پ پ پ پ...............
آخ که چقدر شیرین حرف میزنی
اینجوری:
مامان اموز اتاب نخوندیم(امروز کتاب نخوندیم)
مامان صوبانه(صبحانه) میخوام
بابا شبت (شربت) میخوری؟؟؟
مامان اموز کیک نپزیدی...(امروز کیک نپختی)
مامان بیا کمک کن(وقتی نمیتونی کاری رو به تنهایی انجام بدی)
وقتی هم مامان داره کارهای خونه رو انجام میده میای و میگی: " کمک مامان کنم"
وقتی هم که مشغول بازی هستی و میخوری زمین بهت میگم چی شد؟
میگی:"موباظب نبودم اوتادم"
حیف که نمیتونم تمام حرفهاتو بنویسم
هر چیز جدیدی هم که میبینی میگی:
مامان این تیه (چیه)؟؟
دو چرخه سواری رو یاد گرفتی و خودت رکاب میزنی
بعضی روزها هم سوار دوچرخه ات میشی و میگی مامان میرم پارک از پله ها میرم بالا سُر میخورم میام پایین...
نتهای موسیقی رو هم یاد گرفتی و میگی"دو...لِ...می...پا...سو...لا...سی..." افرین عزیزکم
هنوز هم عاشق کتاب خوندنی اگه هیچی نگم همه کتابهاتو میاری که واست بخونم
بیش از 40جلد کتاب داری که همشون رو هم بلدی وقتی برات میخونم هر جا مکث میکنم خودت میخونی
خیلی وقتها هم که مشغول بازی هستی بعضی شعرها رو با خودت زمزمه میکنی(البته کامل نه هر چی که بلد بودی )
تا یه کلمه میگم که توی کتابت بوده فوری شعرش رو میخونی!!!!
موقع خوابت که میشه میگم اریا برو لالا کن یاد کتابت می افتی ومیگی:
شب شده وقت خوابه لالا کنم من....
هر چیزی هم که توی خونه گم میشه و سراغش رو از شما میگیرم میگی: "نیست٫ اجی مجی کردم رفت!!!!"
روزی صد بار میای کنارم و میگی: " مامان چیقار میقونی؟ (چیکار میکنی)
22 ماهگیت مبارک
خیلی دوست دارم