آریاآریا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

مامانی و پسرش

شیرین زبونیهای اریا

1391/9/1 10:36
نویسنده : مامانی
624 بازدید
اشتراک گذاری

یه طوطی کوچولو داریم شیرین زبون...

 هر چی مامان و بابا میگن تکرار میکنه آخ که چقدر من دوستش دارم...

این طوطی کوچولو همون آریای عزیزمه...

 وقتی منو بابا مشغول صحبتیم تو هم اصلا حواست به ما نیست ولی یهو یکی از کلمه های ما رو تکرار میکنی واسه همینم اسمتو گذاشتیم طوطی...

هروقت هم که مشغول صحبت و خندیدن هستیم میای کنار ما و خنده های الکی میکنی(فکر کنم اینطوری میخوای بگی که منم بزرگ شدم )

بعضی وقتها هم موبایل مامانی رو برمیداری قدم میزنی و شروع میکنی به حرف زدن و خندیدن .معلوم نیست با کی اینقدر گرم میگیری و میخندی...!!!!!!!!!!!!!!!!!

کم کم داره گنجینه لغاتت بزرگ میشه  به کامپیوتر میگی: داپوته

چند روز قبل وقتی فهمیدی که قراره باباجون بیان خونمون دویدی سمت اتاقت و با ذوق میگفتی: داپوته داپوته

هر وقت باباجون میان خونمون با هم میرین سراغ کامپیوتر و میگی "نی نی" دوست داری عکسهای بچگیتو ببینی بماند که خودتو نمیشناسی و همش میگی که نینی حالا هر چی هم ما بگیم این آریاست قبول نداری همه کسانیکه تو عکسها میبینی میدونی کی هستن و اسمشون رو میگی غیر از خودت. بابایی واست یه شعر میخونه:

"ببعی میگه : بع بع دنبه داری؟ نه نه پس چرا میگی بعبع!!"

 تو هم این شعر رو دوست داری چند روز پیش که مشغول بازی بودی یه چیزایی هم واسه خودت میخوندی:

 "دوده دوده   نه نه"  "دوده دوده    نه نه "

وقتی خوب دقت کردم دیدم داری شعر ببعی رو میخونی.!!! عزیزم................................................

هر روز صبح که بابایی میخواد بره سرکار کلی واسه خودمون مراسم خداحافظی داریم...

میری دم در و میگی:" بابا بو " یعنی بوسم کن بعد هم میگی: "ا دا" خداحافظ وقتی هم که بابا از پله ها میره پایین واسه بابا دست تکون میدی و میگی: "دو دو" یعنی: 

                             بابایی دوست دارم 

عصر هم تا صدای ماشین رو میشنوی میدویی سمت در میگی بابا بعد هم میپری تو بغل بابایی کلی بوس میدی منم میام و میگم بابایی منه محکم دستتو دور گردن بابا حلقه میکنی و میگی:" من من " بابایی هم همراهت میشه و میگه من بابای آریایم انوقت تو هم با غرور به من نگاه میکنی و خوشحال از اینکه بابا مال توست.خلاصه پدر وپسر خوش میگذرونین دیگه...

صحنه خندیدن تو و بابایی خیلی لذت بخشه ...

من عاشق این لحظاتم ...لحظه هایی که خونواده سه نفره ما غرق در خنده میشه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان مهراد
6 آذر 91 0:17
مامانی دلمون رو آب می کنی هاااا از قدیم گفتند این بچه ها ضبط صوتند دیگه. صد تا بوس تقدیم به آریای مهربون
مامان ضحا
8 آذر 91 16:58
چه جالب.ما هم به ضحا ميگيم طوطي،چون همه چيزو تكرار ميكنه.تلفنو بر ميداره و انگار راست راستكي با كسي داره حرف ميزنه.ماشاءالله همه ي بچه ها باهوشند.خدا همشونو نگه داره. آفرين به آرياي باهوش
مامان آناهیتا
14 آذر 91 8:23
سلام روزتون خوش بهتون تبریک میگم با داشتن این شیرین زبون کوچولو لذت بخش ترین قسمت زندگی خندیدن و بلبل زبونی کردنشونه . از طرف من ببوسش
مامان روانشناس
20 آذر 91 15:23
عزیزم من دانشجوی فوق لیسانس روانشناسی هستم ممنون که به وب ماسر میزنید رمز 1122
ninipics
25 آذر 91 23:56
با سلام و عرض ادب اگه مایلین از نوزاد در خواب شیرین شما یا بستگان شما عکس های خلاقانه و حرفه ای در محیط ارام منزل شما یا آتلیه عکاسی ما برای همیشه به یادگار باقی بماند، مقدمتان را برای بازدید از وب سایت خود به دیده می نهیم... آریا جونه ناز و دوست داشتنی منتظرتیم www.ninipics.blogfa.com
مامان آناهیتا
1 دی 91 1:02
یلدا یعنی بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی یعنی همین بهانه های کوچک گذرا. یلداتان مبارک و زندگیتان پر از بهانه های شاد باد.
پویا تم
17 دی 91 13:33
آدرس جدید پویاتم http://pooyajamali.blogfa.com/
قالب های مادام بوفی.......
22 بهمن 91 3:09
سلام عزیزم میدونی اگه قالب کوشولوتون با عکس خودش درست بشه چه لذتی میبرید وقتی روزانه بهش سر میزنید.... مادام در خدمت همه کوشولوهاست فقط5 روز از افتتاح ما میگذره و بصورت غافلگیر کننده ای استقبال شده چون تا 22 بهمن قرار شد50 درصد تخفیف شامل همه نی نی ها بشه..... حتی به دیدن قالبهایی که برای دوستان درست کردیم می ارزه یه تیکه پا بیای کلبه ما مادام.........همراه مداوم شما (مثلا اینم یه تبلیغیه برا خودش)