بازم مسافرت...
اول از همه ماه خرداد شروع شده ماه پسر گلم... ماه تولدت ... از الان تولدت مبارک... دیگه اینکه بعد از یک هفته گشت و گذار امروز خونه ایم.... هفته ای که گذشت بابایی برای یه ماموریت کاری باید میرفتن یزد ما هم همراهشون شدیم و جمعه صبح حرکت کردیم به سمت یزد. مامانجون و باباجون هم از قبل یزد بودن و جمعمون جمع بود. هر روز آب بازی و دوچرخه سواری و بدو بدو توی حیاط عصرها هم میرفتیم بیرون ... پارک شهر رفتیم وبرای اولین بار قایق سواری کردی پارک شادی هم رفتیم و سوار ماشین شدی و استخر توپ و... اینا لحظه های قشنگی بودن که توی این یه هفته داشتیم البته بعضی روزها هم به خاطر بی دقتی که داشتی یه خورده لحظه های ناخوش داش...