آریاآریا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

مامانی و پسرش

یک . دو . سه .....

عزیزکم٫ چند روزه که شمردن یاد گرفتی من که عاشق شمردنتم ... هر جا هم که میریم از عمه گرفته تا خاله وبابا جون و مامان جون و... همه ازت میخوان که براشون بشماری ... حالا یا باید انگشتاتو بشماری یا اینکه باهات همبازی میشن که قایم باشک باهاشون بازی کنی تا به این بهونه واسشون بشماری تو هم که قربونت برم هیچ کسی رو ناامید نمیکنی مخصوصا اگه همبازیت بشن بدو میری یه گوشه اون چشای کوچولوت میگیری و شروع میکنی به شمردن اِک ٫دو ٫ته ٫ تا ٫ پَن ٫ تِش ٫ اَپ ٫هشت رو جا میذاری ٫ نُه ٫ ده ٫ یازده رو هم جا میذاری ٫ داددَه بعد هم میری میگردی تا پیداشون کنی البته با کمک بقیه کلی هم ذوق می کنی در ضمن امروز سومین دندون آسیا ت (فک پایین سم...
15 بهمن 1391

فرهنگ لغت آریا در19ماهگی

حیوانات از زبان پسرم: آپو   (هاپو) پیتی  (پیشی) داو  (گاو) اَردو   (خرگوش) بَب   (ببر) پَپَ  (پلنگ) توتور   (شتر) اُدا   (الاغ) دَک   (اردک) پاپا  (پاندا) ما (مار)   البته اسم این حیوونا و صداشون رو خیلی وقته که یاد گرفتی (سه چهار ماه قبل)من یادم رفته بود واست بنویسم اینم از صدای حیوونا هاپو  : ( آپ آپ ) پیشی : ( میو میو ) گاو : ( مو مو ) اردک : ( اُوا اُوا  " کواک کواک") مرغ : ( اُد اُ د "قد قد" ) خروس : ( اُلی لی لی " قوقولی" ) ببعی : ( بع بع ) چند روزه که داری غذ...
26 دی 1391

آریا شعر میخونه...

یه مدته که بهت شعر یاد میدم هنوز نمیتونی تنهایی شعر بخونی ولی همراه مامان بعضی کلماتشو تکرار می کنی مامان :یه توپ دارم آریا : تللییه ( قلقلیه) مامان : سرخ و سفید و آریا : آبییه میزنم زمین مامان : آریا : دودا ( کجا میره) تا همین جا بلدی یه شعر هم بابا واست میخونه: لی لی لی حوضک / لی لی لی حوضک / فیل اومد آب بخوره افتاد و دندونش شکست!!! ( بابایی این چه شعرییه !!!سراینده اش کیه؟!!!!) آریا با کمک بابا این شعر رو هم میخونه آریا : لی لی لی لی لی لی لی لی لی (یه عالمه میگی...) اوضه..../آب بابا : فیل اومد آب بخوره  (آریا : اوتاد ) افتاد و (آریا : دندون ) دندونش ( آریا : تتس ) شکست...
16 دی 1391

پسر18ماهه من..

دیروز همراه بابایی رفتیم و واکسنتو زدیم تا ظهرحالت خیلی خوب بود و لی کم کم بهانه گیریهات شروع شد همش پاتو میگرفتی و موقع راه رفتن هم مشکل داشتی قربونت برم پات درد میکرد. دیشب هم تب داشتی و نمیتونستی بخوابی امروز حالت بهتره پات درد میکنه ولی اصلا به روی خودت نمیاری و همش ورجه وورجه میکنی قربون این پسر برم .... فعلا چند سالی از شر واکسن راحت شدی!!!!!!!!! چند روزیه که داری روی کلمات جدید تمرکز میکنی.هر موقع که من یا بابایی یه کلمه جدید میگیم تو هم با خودت تکرارش میکنی و اونقدر حرفهاشو جابه جا میکنی تا بتونی یه جوری تلفظش کنی. خیلی از کلمه ها رو یاد گرفتی و ازشون استفاده میکنی مثلا: برو٬بیا٬ دیدی٬ پاشو و... ...
4 دی 1391

شیرین زبونیهای اریا

یه طوطی کوچولو داریم شیرین زبون...  هر چی مامان و بابا میگن تکرار میکنه آخ که چقدر من دوستش دارم... این طوطی کوچولو همون آریای عزیزمه...  وقتی منو بابا مشغول صحبتیم تو هم اصلا حواست به ما نیست ولی یهو یکی از کلمه های ما رو تکرار میکنی واسه همینم اسمتو گذاشتیم طوطی... هروقت هم که مشغول صحبت و خندیدن هستیم میای کنار ما و خنده های الکی میکنی(فکر کنم اینطوری میخوای بگی که منم بزرگ شدم ) بعضی وقتها هم موبایل مامانی رو برمیداری قدم میزنی و شروع میکنی به حرف زدن و خندیدن .معلوم نیست با کی اینقدر گرم میگیری و میخندی...!!!!!!!!!!!!!!!!! کم کم داره گنجینه لغاتت بزرگ میشه  به کامپیوتر میگی: داپوته چند رو...
1 آذر 1391

آریای قصه گو

چند شب پیش هر کاری کردم نخوابیدی دوست داشتی شیطنت کنی منم خیلی خسته بودم و میخواستم بخوابم تا میخوابیدم میومدی کنارم انگشتتو میذاشتی روی بینیت و میگفتی " هی هی (هيس)مامان لالا... " بعد خودتو می انداختی روی من یا انگشتتو میکردی توی چشمم. بعد هم اومدی کنارم خوابیدی.منم شروع کردم برات قصه گفتن قصه  بزبز قندی  وقتی قصه گفتن من تمام شد تو شروع کردی و همینجوری واسه خودت یه چیزایی میگفتی که منم نتونستم ترجمه کنم.فقط یکی دوبار کلمه " بعبعی " تکرار شد.اونقدر با هیجان تعریف میکردی که نگو... همینطوری پیش بری میشی آریای قصه گو...  مشغول گفتن بودی که دیدم یکی دیگه از دندونات هم داره سرک میکشه (پایین سمت راست) مبارکه قن...
10 آبان 1391

ببعی!! توتو

آریا کوچولوی مامان حیوونا رو خیلی دوست داره مخصوصا ببعی و گاو اسم خیلی از حیوونا و صداشون رو هم بلدی طوطی : طوطی پیشی : گربه داو : گاو اس : اسب ببعی : گوسفند هاپو: سگ توتور : شتر مو : موش ب : بز بب : ببر شی:شیر د : اردک پی : فیل صدای چندتاشون رو هم بلدی صدای گاو : مومو صدای پیشی : مینو مینو صدای ببعی : بع بع   اینم عکس اریا با ببعی و توتو     هفنمین دندونت هم دو روز پیش سر زد(سمت چپ پایین) ...
8 آبان 1391