بعد از دوهفته...
بعد از دوهفته برگشتیم توی این مدت اتفاقات خوب وبد داشتیم که واست می نویسم برمیگردیم به دو هفته قبل.... یه روز صبح بعد از اینکه شما خواب رفتین خوشحال اومدم سراغ کامپیوتر تا یه کمی وبگردی کنیم و به دوستامون سر بزنیم ... ولی هر چی منتظر شدم ویندوز بالا نیومد !!!restart هم فایده ای نداشت زنگ زدم اورژانس ( دایی حسین) کلی سوال پرسید و گفت ویندوز خرابه... دست به کار شدم ویندوز نصب کنم... ولی بازم نشد... هیچی دیگه صبر کردیم تا عصر که دایی اومد دایی هم یه خورده باهاش کلنجار رفت و دید نمیشه بردیمش دکتر... بعد از کلی آزمایش گفتن که ............................................................... هارد سوخته....................